جدول جو
جدول جو

معنی رعی الحمیر - جستجوی لغت در جدول جو

رعی الحمیر
(رَعْ یُلْ حَ)
رعی الحمار. رجوع به رعی الحمار و تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 173 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَعْ یُلْ حِ)
خاری است شبیه به بادآورد بغایت تند، رایحه ای شبیه به رایحۀ حرف و بیخش تندتر و تخمش شبیه به خردل و سیاه و چون حمار را نفخ و دردی بهم رسد از خوردن این گیاه خلاص یابد گویند رعی الابل است. (از تحفۀ حکیم مؤمن) (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(رَعْ یُلْ حِ)
فارسطارون. بارسطارون. اکموبران. (یادداشت مؤلف). فرسطاریون و فارسطاریون نیز گویند و آن حبی است تیره رنگ به مقدار ماش، اندکی بزرگ است و چون پوست از وی باز کنند به رنگ عدس منقشر بود صلب و به طعم عدس اندکی شیرین تر بود. (از ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن و کلمه های بارسطاریون و فارسطارون و فارسطاریون شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رعی الحمام
تصویر رعی الحمام
شاه پسند از گیاهان شاه پسند طبی
فرهنگ لغت هوشیار